مریوان مرکز شهرستان مریوان یکی از شهرستانهای مرزی با عراق به شمار میرود که در ۱۲۵ کیلومتری غرب شهرستان سنندج، مرکز استان کردستان قرار دارد. در مریوان، زبان کردی به عنوان زبان مادری و زبان فارسی به عنوان زبان آموزش و نوشتار رسمی، توسط اهالی شهرستان مورد استفاده قرار میگیرد. جاذبه های تاریخی- فرهنگی و طبیعی مریوان به قدری زیاد هستند. که اگر یکبار قدم در آن بگذارید، دیگر نمیخواهید از این بهشت گمشده بیرون بیایید. در این مقاله میخواهیم جاذبه های فرهنگی و تاریخی مریوان را به شما عزیزان معرفی کنیم.
قلعه امام مریوان
قلعه امام مریوان که با نامهای قلعه ایمام و قلعه هلوخان نیز شناخته میشود، در فاصله سه کیلومتری جنوب شرقی شهر قرار دارد.این قلعه در زمان حکمرانی اردلانها در دوران صفوی، روی کوهی با ارتفاع ۱۶۰۰ متر به نام کوه امام، مشرف به دشت و شهر فعلی مریوان ساخته شد. در سال ۹۰۲ هجری شمسی، سرخاب بیگ اردلان قلعه را از نو بنا نهاد و پس از آن به مدت سه قرن مقر اصلی حکومتهای محلی بابان و اردلانها بود. متاسفانه به دلایلی بخش اعظمی از این میراث کهن از بین رفته است. و تنها آثاری از پله و آب انبار آن باقی مانده است. این بنای تاریخی از مکان های دیدنی مریوان محسوب میشود و در سال ۱۳۹۰، در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.
پل گاران مریوان
این پل روی رودخانهای به همین نام بنا شده است. و یکی از جاذبههای تاریخی و گردشگری شهرستان مریوان و همچنین استان کردستان به حساب میآید. این پل دارای ۲ دهنه ۶ ضلعی در میان رودخانه و دو پایه متصل به ارتفاع طرفین رودخانه است. و سه دهنه دارد که طول آن ۴۲ ، عرض ۹ و نیم و ارتفاع آن ۶ متر است.
در ساخت پل تاریخی گاران از ملات، سنگ، ساروج، آجر و سنگهای تراشیده استفاده شده است. این پل تاریخی در ۱۰ کیلومتری شمال شرقی مریوان و در مسیر گاران – تیژتیژ واقع شده و در زمانهای نه چندان دور ارتباط بین دو منطقه اسلام دشت و گاران مریوان را با هم تسهیل میکرد. این پل شهر مریوان را به سنندج متصل میکرده و در دوران والیان اردلان در زمان صفویه مرمت شده است. اما پیشینه آن به زمان ساسانیان بر میگردد و تا سال ۱۳۲۰ از آن استفاده میشده است.
پل تاریخی گاران مریوان در سال ۱۳۷۹ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۳۵۹۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
تپه تاریخی قلعه ننه مریوان
تپه تاریخی «قلعه ننه» مربوط به هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد واقع در بخش مرکزی روستای ننه شهرستان مریوان با شماره ۲۵۶۹ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت. به گزارش خبرنگار سرویس اجتماعی ـ فرهنگی ایسنا، به نقل از روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی کشور، اهالی روستا طبق روایات قدیمی نام سابق روستا نینی به معنی نیزار میدانند . که به مرور تغییر یافته و به ننه تبدیل شده است. طول شرقی ـ غربی این تپه ۲۵۰ متر، عرض شمالی ـ جنوبی آن ۱۵۰ متر وارتفاع آن ۸۰ متر از سطح زمینهای اطراف میباشد.
تخریب تپه به منظور ایجاد راه ضلع جنوبی موجب ظهور بقایای خاکستر معماری خشتی، قطعات سفال و بقایای دیوار سنگی تا عمق ۲۰ متری آن شده است. در ۳۰۰ متری جنوب تپه بقایای تعداد زیادی قبور خمرهای به چشم میخورد .که به علت قرار داشتن دربالای زمین وانجام امور کشاورزی تخریب و یا از خاک خارج شدهاند. سفالهای سطحی این تپه در دو گروه سفالهایی منقوش و ساده قرار میگیرد وسفالهای منقوش نیز به دو دسته نخودی و قرمز تقسیم میشوند . گفتنی است سفالهای تحودی منقوش دارای طرحهای هندسی سیاهرنگ وهندسی فضایی تیره بر روی قسمت بیرونی وسفالهای قرمز نیز شامل پیاله، دیگهای کوچک و… میباشند.
بازارچه مرزی باشماق مریوان
نخستین بازار مرزی استان زیبای کردستان بازارچه مرزی باشماق مریوان است. این مرکز خرید در سال ۱۲۶۹ خورشیدی فعالیت های خود را شروع کرد و در سال ۱۳۷۳ خورشیدی رسما به عنوان بازار مرزی باشماق شناخته شد. وجود قومیتی هایی نظیر ترک و کرد در این منطقه سبب شد .تا مبادله های کالا پیوسته گسترش یابد و این بازار مورد توجه بسیاری از اقوام ایرانی و خارجی قرار گیرد.
در کنار اجناس ایرانی و خارجی مرغوب این مرکز خرید صنایع دستی رنگارنگ و پر زرق و برقی به چشم می خورد. از میان لباس ها و کفشهای سنتی بازار باشماق، گیوه های نخ پنبی آن بسیار اعلا، نرم و سبک است و سوغات بسیار خوبی از استان غیور مردان کردستان است..
از مزایای بازار مرزی باشماق وجود هتل و مسافرخانه هایی است تا بازدیدکنندگانش بتوانند زمانی را برای استراحت در این اقامتگاه ها صرف کنند و با خیالی آسوده به بازار آیند.
آرامگاه پیر شالیار مریوان
آرامگاه پیر شالیار در منطقهی هورامان یا اورامان کردستان قرار دارد. واژهی هورامان از ترکیب دو کلمهی «هورا» به معنی اهورا و «مان» به معنی جایگاه یا سرزمین ساخته شده است. یعنی سرزمین اهورایی یا جایگاه اهورا مزدا. هور در اوستا معنی خورشید میدهد؛ بنابراین معنای هورامان جایگاه خورشید است.
در قرن ششم هجری قمری در منطقهی اورامان پیری به نام «پیر شالیار» زندگی میکرده است که مردی دانا و صاحب کرامات بوده است. روایتی وجود دارد به این صورت که «شاه بهار خاتون» دختر شاه بخارا، کر و لال بوده است. پادشاه بخارا شرط میکند که هر کسی بتواند دخترش را شفا دهد، دخترش را به عقد او درخواهد آورد. آوازهی پیر شالیار به گوش شاه میرسد و پادشاه با اطرافیانش راهی اورامان میشوند. وقتی که نزدیک روستای اورامان میرسند دختر، شنوایی خود را به دست میآورد.
اطرافیان شاه به مسیر خود ادامه میدهند و وقتی به نزدیکی خانهی پیر شالیار میرسند، صدای نعرهی دیوی توجه آنها را جلب میکند. دیو از تنورهای که هم اکنون بین اهالی به «تنورهی دیوها» معروف است به زمین میافتد. در همین حین، زبانِ شاه بهار خاتون نیز باز میشود. پادشاه به قول خود عمل میکند و دخترش را به عقد پیر شالیار در میآورد. مردم جشن عروسی بزرگی برای پیر شالیار و بهار خاتون برپا میکنند. بعد از این اتفاق هرساله مردم این روستا مراسمی را در سالگرد جشن عروسی این دو برگزار میکردند. و حتی بعد از مرگ پیر شالیار هم این مراسم کنار آرامگاه پیر شالیار توسط اهالی برگزار میشود. و هر ساله گردشگران برای تماشای این مراسم باستانی به روستای اورامان میروند.